معبودم دوستت دارم...
معبودم دوستت دارم...
معبودا نگاه من محدود به همین دایره تنگ وکوچک است زاویه نگاهم را باز کن تا وسیع تر
ازهر محیط و مساحتی بیاندیشم...این مربع زندگی با چارچوبش، ببین چگونه مسخ کرده
است،مرا ازاین مربع با تمام زاویه های تند و بازش و از این خطوط موازی بی سرانجام ،
از این منحنی ها رهایم کن... مرا از آن خود کن آن گونه که وزن حضورت را بر خویش
لمس کنم ...معادلات چند مجهولی زیادی را در ذهن انباشته ام...گاه چه سخت است حل آنها
اما می دانم که می توانم حلشان کنم، چون تو با منی و من نه با پرگار و نقاله خویش بلکه با
پرگارتو تمام زوایای آنها را خواهم سنجید و گوشه به گوشه آن را با گونیای عشقت تطبیق
خواهم داد تا احدی برای خود زاویه ای در قلب کوچکم اشغال نکند....!
[ بازدید : 159 ] [ امتیاز : 0 ] [ نظر شما : ]